یک ترانه، یک پرواز




شاید اون ویدیو کلیپ (نوانما) ی معروف سامی یوسف رو توی ماه مبارک رمضان که شبی 40 بار (بدون اغراقش میشه 4 بار) از شبکه های مختلف صدا وسیمای نیمه اسلامی مون پخش میشد دیده باشین. منظورم همون نوانمای سانسور شدة "المعلم" هست! نیمی از متن این آهنگ به زبان انگلیسی و نصف دیگه اش عربی بود. جدیدا هم که سی دیش تو بازار اومده و اگه علافه بند (!) باشین می تونین برین دنبالش. متن زیبای این آهنگ که سامی یوسف خونده بود منو وادار کرد که برم و ته و توی بیوگرافی و کاراش رو در بیارم. نتیجة این فضولی رو اینجا می ذارم که شما هم بی بهره نمونین!! اینم بگم که متن زیر خلاصه ایه از اون چیزی که راجع به این خوانندة مسلمان تو دایره المعارف آن لاین wikipedia و سایت خود سامی یوسف اومده. درست و غلطش گردن خودشون!!

سامی یوسف در جولای 1980 (حدودا تیر ماه 1359) در ایران و در یک خانوادة آذری و اهل موسیقی متولد شد. (اما گویا مدت زیادی در ایران زندگی نکرد.) او آموزش موسیقی را از کودکی نزد پدرش آغاز کرد که خود آهنگساز و سرایندة نامدار بین المللی بود. او نواختن چندین آلت موسیقی را زمانی که هنوز کودک بود آموخت. در 18 سالگی جهت آموزش حرفه ای موسیقی به دانشگاه سلطنتی موسیقی لندن وارد شد. صدای دلنشین او در واقع مکمل دانش فراوان او در زمینة موسیقی بود. او حتی با تئوری موسیقی و مقامهای موسیقی ایرانی نیز آشنایی کامل دارد. اولین آلبومش با نام "المعلم" در سال 2003 به بازار آمد. و آلبوم دومش نیز به اسم " مادر من" در سال 2005 انتشار یافت. متن اغلب ترانه های این دو آلبوم حاوی مفاهیم اسلامی و بشردوستانه است و چون بسیاری از این آهنگها به چندین زیان _ انگلیسی، عربی، ترکی و حتی گاه به زبان هندی – سروده و خوانده شدند به سرعت در میان مسلمانان و حتی غیر مسلمانان دنیا محبوبیت یافته است. سامی یوسف در به جا آوردن فرائض دینی و مذهبی نیز فردی کوشا بوده و این موضوع در آوازهایی که به منظور انتقال مفاهیم اسلامی خوانده به خوبی نمود داشته است به گونه ای که هر نوجوان مسلمان با شنیدن این آوازها به مذهب و هویت خود می بالد و احساس غرور می کند.او در بخشی از پیامش که برای هوادارانش در سایت شخصی خود جای داده چنین می گوید: به خداوند قسم احساس غرور می کنم از اینکه عضوی از امتی هستم که معلمش، پیام آورش و راهنمایش محمد مصطفی (ص) است. هنر من، وظیفة من و لذت و خوشی من این است که در کنار شما در راه پرودگار خود خدمتی کرده باشم.


پ.ن. هر چند من خودم از سن نوجوونیم خیلی وقته که گذشته اما حقیقت اینه که اون احساس غرور رو وقتی که کلیپهای "المعلم" و "حسبی ربی" رو می دیدم در خودم احساس کردم. غرور بدون تکبر و بدون احساس بد خودخواهی. اولین چیزی هم که بعد از دیدن این کلیپها به فکرم خطور کرد این بود که چرا هنرمندای میهنی ما کمتر از این کارا کردن؟! چرا زوایای زیبای دینمون رو کمتر به نوجوونها و جوونهامون نشون دادن؟!! آیا جز اینه که خودشون کمتر این زیبائییها رو دیدن و لمس کردن؟!! چطور اون هنر مند زیبایی ای رو بخواد به من نشون بده که خودش ندیده و حس نکرده؟!! چرا ما که ادعا می کنیم کشورمون ام القرای ممالک اسلامیه اینهمه از قافلة تمدن اسلامی عقب موندیم؟!! چرا...


با پشتیبانی بلاگر